روش های افزایش بهره وری کارکنان
قبل از اینکه به راهکارهای افزایش بهرهوری بپردازیم، بهتر است ابتدا مفهوم بهرهوری را بهخوبی درک کنیم. بهرهوری یا Productivity یکی از مفاهیم کلیدی در علم اقتصاد است که نسبت میزان خروجی یا بازده تولید به منابع مصرفشده مانند نیروی کار، سرمایه و سایر منابع را نشان میدهد. این اصطلاح برای نخستین بار توسط یک اقتصاددان فرانسوی مطرح شد و به طور ساده به نسبت تولید به مصرف اشاره دارد. در دنیای سازمانها، بهرهوری معیاری برای سنجش کارایی فعالیتهای مختلف است. مثلاً در یک کارخانه، بهرهوری با مقایسه تعداد کالاهای تولید شده با ساعات کاری کارکنان اندازهگیری میشود. اما بهرهوری محدود به تولید کالا نیست و میتواند در خدمات و سایر فعالیتهای سازمانی نیز مطرح شود. نکته مهم این است که بهرهوری با کارایی تفاوت دارد. بهرهوری فقط به حجم خروجی نسبت به ورودی توجه میکند، در حالی که کارایی به میزان بهینه بودن فرآیند تولید، کیفیت و هدررفت منابع میپردازد. به عبارتی دیگر، کارایی نشاندهنده میزان استفاده درست و کمهدررفت منابع است، اما بهرهوری تنها حجم تولید را اندازه میگیرد.
چرا بهره وری کارکنان در سازمان اهمیت دارد؟
سازمانهای موفق به خوبی میدانند که بهرهوری هر یک از کارکنان نقش کلیدی در ارزشآفرینی برای سازمان دارد. بهرهوری کارکنان یعنی استفاده بهینه از ساعات کاری برای انجام وظایف مهم و مرتبط که مستقیماً به افزایش درآمد و تحقق اهداف سازمان کمک میکند. وقتی کارکنان بهرهوری بالایی داشته باشند، سازمان از ظرفیت نیروی انسانی خود به بهترین شکل ممکن بهرهمند شده و هدررفت منابع به حداقل میرسد. در هر کسبوکاری استخدام کارکنان به معنای سرمایهگذاری است و انتظار میرود این سرمایهگذاری بازدهی مثبت و قابل توجهی داشته باشد. این بازده تنها زمانی تحقق مییابد که کارکنان بهرهوری لازم را داشته باشند؛ در غیر این صورت، ممکن است کارکنان به جای سودآوری، هزینههایی برای سازمان ایجاد کنند. به همین دلیل، بهرهوری نقطه تمایز بین یک نیروی موثر و یک نیروی صرفاً هزینهبر برای سازمان است. طبق تحقیقات انجام شده، صاحبان کسبوکار در سالهای آینده با چالشهایی مانند کمبود نیروی ماهر مواجه خواهند شد. برای مقابله با این بحران و مدیریت بهتر شرکتها، استراتژیهایی طراحی شده که میتواند به حفظ و بهبود عملکرد سازمان کمک کند. در این مطلب به یکی از مهمترین این استراتژیها یعنی افزایش بهرهوری کارکنان میپردازیم. این فرآیند بهبه صورت کلی به چهار مهارت کلیدی تقسیم میشود:
-
مدیریت عملکرد:
مدیران موفق امروز میدانند که باید روشهای قدیمی را کنار بگذارند و با رویکردی نوین، سازمان را هدایت کنند. مدیریت عملکرد یعنی تعیین اهداف مشخص برای پرسنل، ایجاد انگیزه، ارائه بازخورد منظم و ارزیابی مستمر تواناییهای اعضای تیم. ارتباط موثر و دریافت بازخوردهای سازنده به مدیران کمک میکند تا مشکلات را بهتر درک کنند و مسیر بهبود را سریعتر بیابند. همچنین شناخت ظرفیت واقعی اعضای تیم باعث میشود اهداف سازمان واقعبینانهتر و قابل دستیابی باشند.
-
آموزش مدیران ارشد:
یکی از مهمترین بخشهای افزایش بهرهوری، آموزش مدیران ارشد است. این آموزشها شامل مهارتهایی برای مدیریت بهتر و ایجاد انگیزه در کارکنان میشود. برای مثال، مدیران باید بدانند چگونه کارکنان بیانگیزه را فعال کنند و یا چگونه زمان و مسئولیتها را به صورت بهینه تقسیم کنند. متاسفانه در بسیاری از سازمانها، آموزش مدیران کمتر جدی گرفته میشود؛ در حالی که این موضوع باید به یک اولویت تبدیل شود. آموزشهای موثر باید پیوسته، مستمر و هدفمند باشند تا تاثیر واقعی داشته باشند
-
استفاده از ابزارهای کاربردی:
استفاده از ابزارهای کاربردی به معنای بهکارگیری نرمافزارها و فناوریهایی است که فرآیندهای کاری را سادهتر، سریعتر و دقیقتر میکنند. این ابزارها به مدیران و کارکنان کمک میکنند تا زمان کمتری برای امور تکراری صرف کنند و بتوانند روی وظایف مهمتر و استراتژیک تمرکز کنند، در نتیجه بهرهوری سازمان افزایش مییابد.
-
ارتباط موثر و سازنده:
ارتباط موثر و سازنده یعنی برقرار کردن گفتگوهایی که نه تنها اطلاعات را بهدرستی منتقل کند، بلکه باعث فهم بهتر، همکاری و حل مشکلات شود. این نوع ارتباط به ایجاد اعتماد بین اعضای تیم کمک میکند و محیط کاری مثبتتری ایجاد میکند که در آن همه میتوانند نظرات و ایدههای خود را بدون نگرانی بیان کنند. نتیجه این تعامل، افزایش انگیزه و بهرهوری کل سازمان است.
جمع بندی
بهرهوری کارکنان یکی از مهمترین عوامل موفقیت هر سازمان است که با استفاده بهینه از منابع انسانی، باعث افزایش ارزش و تحقق اهداف سازمان میشود. برای ارتقای بهرهوری، لازم است مدیران رویکردهای نوین مدیریت عملکرد را به کار گیرند، آموزشهای مستمر و هدفمند برای مدیران ارشد فراهم شود، از ابزارهای فناوری و نرمافزاری بهرهمند گردند و ارتباطات موثر و سازنده در تیمها تقویت شود. با توجه به چالشهایی مانند کمبود نیروی ماهر، توجه ویژه به این استراتژیها میتواند سازمانها را در مسیر رشد و پایداری یاری کند.